پنجشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۲

آيا ميداني ستارگان چگونه عاشق ميشوند؟ من معتقدم هر گاه در آسمان شهاب سنگي رد مي شود و يك خط نوراني بر جاي ميگذارد، يك ستارهء عاشق است كه در شعلهء عشقش سوخته. دلم نمي خواهد بپذيرم كه ستارگان كرات بيجاني هستند كه هيچ روحي در آنها نيست. دلم نمي خواهد بدانم نام كدامشان ستاره است و نام كدامشان سياره، اين كار فقط بازي با نقطه هاست و مخصوص بچه ها، بچه هايي كه خيلي مي دانند ، بيشتر از آنچه بايد بدانند.

دلم نمي خواهد نام كهكشان را بر زبان بياورم. چه نام زشتي ، يعني از اينجا كاه مي كشيده اند و اينها هم كاه هايي است كه در راه ريخته . همان كه مرحوم شريعتي در كتاب كوير گفته را دوست دارم ، از زبان مردم كوير : شاهراه علي(ع) ، راه مكه . چه خيالات زيبايي.
عشق هم نوعي خيال است . خيال مي كني كه دلت فقط و فقط به خاطر يك چيز مي تپد و آن چيز ، زيبا ترينِ زيباهاست . هيچ وقت دوست نداري از اين خيال ها بيرون بيايي . يك ايده آليست مي شوي نه يك رئاليست . رئاليست ها به نظر من خشن ترين افرادند در زمينهء عشق و هنر ، در صورتي كه هنر خشونت را نمي پذيرد . اصلا معني هنر لطافت است و زيبايي و عشق .

آسمان هم يكنوع هنر است ، هنر خداوندگارش . هنر آفريدگاري كه هنرمند ترين هنرمندان است ، عاشق ترين عاشقان است . چه مي گويم ، اصلا خود عشق است.
در آسمان ميليونها عاشق به معشوقشان مي رسند ، عجب وسيع است اين معني ، وسعتش در سراچهء ذهنم نمي گنجد .
ستارگان وقتي عاشق مي شوند چشمك مي زنند ، چشمك مي زنند به كسي كه دوستش دارند . اما عشق ستارگان مانند عشق بعضي از ما انسانها كوچك و بي ارزش نيست ، يك ستاره براي بارِ اول و آخر در زندگيش فقط و فقط به يك نفر چشمك مي زند . اگر آن فرد جواب محبت ستاره را بدهد ، ستاره خوشحال مي شود ، شاد و سرمست ، ديگر توي پوست خودش نمي گنجد ، شروع مي كند به تمام دنيا چشمك مي زند به همه چيز و همه كس ، مي خواهد اعلام كند كه منم عاشق ترين ستارهء خدا ، آنقدر چشمك مي زند تا سرد و خاموش بشود. آري ، شعلهء عشق او را تا آخرين ذره مي سوزاند . گاهي هم عشق آنقدر شديد مي شود كه ستاره ديگر سر جايش بند نمي شود ، كنده مي شود و در آسمان سرگردان مي شود ، مي شود يك شهاب سنگ . آنقدر حركت مي كند تا بالاخره آخرين ذرهء انرژي باقيمانده در وجودش رامصرف مي كند

همه معتقدند كه هر كسي در آسمان براي خودش ستاره اي دارد ، پس منتظر چشمك ستارهء خودت باش . به ستارگان ديگر خيلي اهميت نده ، آنها دلشان براي معشوق خودشان مي تپد ، براي همين است كه به همه كس و همه چيز چشمك ميزنند . الههء عشق كه در آسمان است براي تو هم ستاره ات را نگه داشته تا به موقعش به تو تقديم كند. پس محبت را در دلت نگه دار براي ستاره ات . اگر هر شب به آسمان نگاه كني خواهي ديد ستارگاني را كه در شعلهء عشق به معشوقشان مي سوزند . ولي اگر امشب ستاره ات را نديدي نگران نشو ، فردا و فردا هاي ديگر هم هستند ، نوبت تو هم مي شود .
مطمئن باش كه : حداقل ستاره ات دوستت خواهد داشت حتي اگر تنها تر از ستاره ها باشي
پس تو هم ستاره ات را دوست بدار
!!همين

اي آسمان
ببار بر من ستارگانت را
كه بر آنها بياويزم پلكهاي خيسم را
و از آنها بياموزم
طريقهء عشق ورزيدن را

دلم از دوري‏‍ِ خودم گرفته
چه عجيب است
كه كسي بخواهد براي اولين بار
به رازهاي دل خودش گوش دهد

ببار اي آسمان بر من
تمام اشكهايت را
كه با آنها بشويم
چشمانم را

اي آسمان من
تو را دوست خواهم داشت
و دنيا را در تو خواهم ديد
تا وقتي كه بتوانم

پس بار ديگر
از پسِ پردهء زلال اشك
دنيا را مي بينم
همانگونه است كه قبلا بوده
سرد و تكراري

به قول يك دوست: نور اين ماه با هيچ دستمالي از پنجرهء اتاقم پاك نمي شود.

پنجشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۲

متن آهنگ نابخشوده

UNGORGIVEN

New blood joins this earth
And quickly he's subdued
Through constant pained disgrace
The young boy learns their rules


With time, the child draws in
This whipping boy done wrong
Deprived of all his thoughts
The young man struggles on and on, he's known
A vow unto his own
That never from this day
His will they'll take away


What I've felt
What I've known
Never shined through in what I've shown
Never be
Never see
Won't see what might have been


What I've felt
What I've known
Never shined through in what I've shown
Never free
Never me
So I dub thee "Unforgiven"


They dedicate their lives
To running all of his
He tries to please them all
This bitter man he is


Throughout his life the same
He's battled constantly
This fight he cannot win
A tired man they see no longer cares
The old man then prepares
To die regretfully
That old man here is me


What I've felt
What I've known
Never shined through in what I've shown
Never be
Never see
Won't see what might have been


What I've felt
What I've known
Never shined through in what I've shown
Never free
Never me
So I dub thee "Unforgiven"


You labeled me
I'll label you
So I dub thee "Unforgiven"

METALLICA:"BLACK ALBUM 1991"

تاثير اين آهنگ روي من باعث شد كه اسم نابخشوده رو براي خودم و ويلاگم انتخاب كنم
مي دونم شايد كمي قديمي باشه ولي زيبايي و جذابيت خاصش منو به وجد مياره
حتما يه بار هم كه شده اين آهنگو گوش كنين
پشيمون نميشين

چهارشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۸۲

اولين درس

ميگن يه روز خدا دو تا فرشته رو ميفرسته روي زمين و بهشون ميگه
بريد روي زمين و يك سال بين آدمها زندگي كنيد "
"بعد از يك سال نظر خودتون رو در مورد اونا به من بگيد
فرشته ها ميرن و بعد از گذشت يك سال بر ميگردن
خدا به فرشتهء اول ميگه
"آدم ها رو چطور ديدي؟"

فرشته ميگه
"من از آدمها متنفر شدم و ديگه حاضر نيستم حتي يه لحظه بينشون باشم"
خدا مي پرسه چرا؟
و فرشته ميگه
"چون آدما خيلي چيزها رو خيلي زود فراموش مي كنن"

بعد خدا به فرشتهء دوم ميگه
"تو آدمها رو چطور ديدي؟"

فرشته ميگه
"من عاشق آدمها شدم و حاضرم تا روز قيامت بينشون زندگي كنم"
خدا مي پرسه چرا؟
و فرشته ميگه
"چون آدما خيلي چيزها رو خيلي زود فراموش مي كنن"

اين اولين درس زندگي منه
چيزهايي هست كه فراموش كردنشون ممكن نيست
و چيزهايي هم هست كه اگه فراموششون نكني شايد ديگه نتوني زندگي كني
فقط خدا كنه انتخاب هامون درست باشه وقتي كه سر دو راهي گير ميكنيم
تا فردا نخواهيم چيز هايي رو به دست فراموشي بسپريم كه تا حالا آرزومون داشتنشون بوده

اگه حالا اسم نابخشوده رو واسه خودم انتخاب كردم دليل مهمش اينه كه
اگه آدم بخواد يكي رو ببخشه بايد اول بتونه يه چيزهايي رو فراموش كنه
و من شايد نتونم فراموش كنم
و اونم شايد نتونه
.......

سه‌شنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۲

سلام
اين اولين دست نوشته هاي يك نابخشوده است
ميخوام از اين به بعد تا جايي كه ميتونم حرفهاي دلم رو اينجا بنويسم
شايد كمي از درد و غصه هام كم شه
فعلا تا بعد