جمعه، آذر ۲۵، ۱۳۸۴

FGS


"FGS"
به معنی:
"FULL GHAT SYSTEM"
...
یه چیزایی هست که اگه بدونید بد نیست...
واسه موقع هایی که حتی خودم هم خودمو نمیشناسم...
تمام متن مقاله زیر مربوط به انجمن تنظیم خانواده ایران و حق استفاده از آن کاملا محفوظ است....
..
.
آیا مردان نیز دوره هایی دارند؟
دوره عادتِ ماهانه زنان از تغييرات هورمونی ناشی ميشود.احتمالا ريتمهای بيولوژکي مردان به شکل ضعيفتری تری به وسيله هورمونها کنترل ميشود. به هر حال در موقعيتهايی که هورمون تستترون مرد بيش از اندازه ترشح ميشود يا به کلی ناپديد ميگردد تغييرات معينی در شخصيت مرد روی ميدهد.

به طورِ مثال ثابت شده است مردانی که دارای بيش از يک کوروموزومی که غالباٌ در مردان کوروموزوم نشانه ناميده ميشوند باشند، بينهايت پرخاشگر و بيشتر رفتار وحشيانه از آنها سر ميزند و ميتوانند مجرمين خطرناکی به شمار روند..از سوی ديگر مردی که توليد ترشحش با اخته شدن يا بيماری متوقف گرديده باشد، موجودی آرام و سر به راه است .قرنها پيش خواجه ها مراقب حرم سرا های امپراتورانِ روم بودند .خواجه ها که رفتاری نرم و ملايمی با زنانِ حرمسرا داشتند ،هيچ گونه ميل جنسی نداشتند و خادمانی وفادار به شمار ميرفتند.گاهی خواجه ها فرزندان دوم يا سوم خانواده هایِ حاکمان رم بودند.اين خواجه ها در نوجوانی اخته می شدند تا فکر رقابت با فرزندان ارشد به مغزشان خطور نکند.

زنان و مردان بايد به خاطره سلامتی خود هم که شده،برای فعاليتهای های خود اهميتی ويژه ای قائل باشند،و به تغييراتی که در آنان پديد می آيد توجه داشته باشند.زيرا تغييرات عجيبی در وجود آنان صورت ميگيرد، با اين که مردان دچار تغييرات هورمونی ماهانه نيستند با اين حال ميگويند يک تغييرات دوره ای را ميتوانند به نوع ديگری احساس کنند.و به طورِ يقين نگاهی به تصوير دوره زندگي آنان ثابت ميکند که احساسشان درست است.

دکتر Levinson در مطالعات 10 ساله خود نتيجه گرفت که زندگي مردان را ميتوان به 4 مرحله يا فصل تقسيم کرد . وی در کتاب خود به نام " فصلهای زندگی مرد " ، گذر نيمه زندگی را که مردان اغلب از 40 تا 45 سالگی تجربه ميکنند،توضيح ميدهد.اين گذار برای بيشتر مردان مرحله بحرانی است. دکتر Levinson رفتار مردان را در اين دوره به خوبی درک کرده و آنرا با حسن نيت توصيف ميکند و اِي کاش سايرين نيز در صحبت سندرم زنان چنين حسن نيتی می داشتند.

دکتر Levinson می تويسد: مردی که دچار اين بحران است،غالباٌ غير منطقی است، ممکن است سايرين او را در بسياری از موارد " آشفته " يا "بيمار" بنامند. وی همچين اضافه ميکند:" خود مرد يا کسانی که به رفتار او اهميت ميدهند ، بايد درک کنند که او يک دوره تکاملی را ميگذرند،و درگيرِ وظايف نيمه زندگي خود است ".

مردان نيز اختلالات روزانه و ماهانه ِ خود را دارند.ولی با رفتار نامطلوب و غير انسانی ديگران رو به رو نيستند. در حالی که ممکن است مردان بدونِ اينکه سندرم را کاملا بشناسند،از نظرِ روانی و فيزيکالی در برابرِ دوره های ماهانه زنانِ واکنش نشان دهند.

در مطالعه ای در استراليا حرارت بدن زنان با حرارت بدن همسرانشان در يک زمان جدول بندی شد.حرارت بدن بسياری از مردان در نيمه ماه همزمان با حرارت بدن همسرانشان بالا ميرفت .حرارت بدن زن به اين دليل بالا ميرفت که تخمدانها تخمک گذاری ميکردند.اما از نظرِ فيزيکی دليلی برای بالا رفتن حرارت بدن مرد موجود نبود.با اين حال اين نمودار نشانی از يک سازگاری بود.اين مطالعه نشان ميدهد که دوره های حرارتی بدن زن و مرد همانند بود يعنی زمانی که اين دو با هم با سازگاری زندگی ميکردند، حرارت بدنشان به هم نزديک بود.در ميان زنان و مردانی که روابط آشفته ای داشتند،تنها شمار کمی دارای درجه حرارت يکسانی بودند.


همانندی حرارت بدن يک مرد با زن و دوره های او ميتوانند تا حدی شدت يابد که وقتی زن باردار است،مرد نيز نشانه هايی از بارداری داشته باشد.اين حالت "بارداری مرد - سندرم کرچ نشستن" ناميده ميشود که از زبان فرانسه گرفته شده است . اين يک واژهِ بود که مردم شناسان برای تعريف مراسم مذهبی که پدران باردار در قبايل ابتدايي اجرا ميکردند به کار بردند.به طورِ مثال، زمانی که همسرانِ انان در بسترِ زايمان بودند ، مردانی که متعلق به قبيله چوراتی در آمريکای جنوبی بودند، ادای زنانِ در حال زايمان را در می آورند و چند روزی در خانه استراحت ميکردند.امروز نيز سندرم کرچ نشستن يک تقليد مرد از بارداری زن است.

پژوهشها ها نشان داده است ، که بين 20 تا 30 درصد پدران باردار نشانه های بارداری را که شامل اشتهای بيش از حد، چاقی، تورم، تهوع و استفراغ و غيره است، را تجربه ميکنند.

گزارشاتی موجود است از پدران که در نُه ماه بارداری همسرشان از سوء هاضمه رنج می بردند يک شيشه قرص بهمراه داشتند.و وقتی همسرشان فرزند سلامی به دنيا می آورد اضطراب آنان نيز از بين می رفت و ديگر نيازی به قرص نداشتند.حال آنها خوب می شد، اما مردانی نيز هستند که از افسردگی پس از زايمان هم بهمراه همسرشان رنج ميرند حتی اگر همسرشان افسرده نباشد.

مردها نيز مانندِ زنان در مورد عوامل خارجی مانندِ ماه يا هوا صحبت ميکنند.افسانه های سنتی که ميگويد ماه مردان را ديوانه ميکند و از نظرِ جنسی دچار جنون ميشوند، هنوز به قوت خود باقی است. در گرمایِ تابستان که خيابان ها چون حمامِ بخار است،ميزان جرم بالا ميرود. اگر ماه و گرما و شرجی را مسبب جرم بدانيم ،هنگامی که مردان از نظرِ عاطفی بی ثبات ميشوند، و کنترلِ خود را از دست ميدهند ، بيشتر مرتکب اعمالِ وحشيانه می گردند تا زنان ، چنانکه 90 درصد جرم ها را مردان مرتکب ميشوند و بر خلاف باورِ عمومی ، ميزان خود کشی نزد مردان بيشتر از زنان است
و وقتی به دردهای تحمِلی و خود خوری و خودکشی نزد مردان نگاه می کنِيم ميبينم که آنها همواره پيشگامند ( البته به اعتقاد من اين ميزان ارتکاب به خودکشی است که در بين زنان خيلی بيشتر است ولی در مورد نتيجه يک خودکشی موفق , مردان پيشگامند! نتيجه آمار به اين دليل معکوس است چون به اعتقاد من اغلب (تاکيد می کنم اغلب!) زنان بيشتر تظاهر به خودکشی می کنند و خودکشی به قصد مرگ نيست! اما مردان عموماٌ در اين شرايط برای يکسره کردن و پايان دادن به خود اقدام می کنند.

در پایان خاطر نشان میکنم اینجانب نه 35 تا 45 ساله هستم...نه قصد خودکشی دارم...
ولی یه چیزی هست...
There is Somthing Down There...
...
با تشکر فراوان...یه محمدرضای قاط زده

هیچ نظری موجود نیست: