یه روز ما دلمون بارون خواست ها...
تو گرمای سر ظهر یهو هوس بارون کردم...
نه که دلم خواست...
خدا هم برام فرستاد...
ولی خب نمیدونستم خاطرم واسه خدا و طبیعتش اینقدر عزیزه که میخواد زمین و زمان به هم بریزه...
یهو همه ابر و ماه و خورشید و فلک و باد و خاک و بر و بچ دست به دست هم دادن و یه طوفان مشتی راه انداختن که بیا و ببین...
میگن تو نیاوران یه درخت افتاده و یه نفر مرده...
بابا نخواستیم... من یه نم بارون خواستم که دو نفره باشه و بشه رفت زیرش راه رفت و بوی خاک بارون خورده و درخت بید و گل و سبزه و اردیبهشت و ایناااااا..نه که اینطوری خشتک ملت کشیده بشه روی سرشون...
خدایا از این به بعد که بارون خواستم به سی سی میگم که دستت بیاد چی میخوام...
:)
تو گرمای سر ظهر یهو هوس بارون کردم...
نه که دلم خواست...
خدا هم برام فرستاد...
ولی خب نمیدونستم خاطرم واسه خدا و طبیعتش اینقدر عزیزه که میخواد زمین و زمان به هم بریزه...
یهو همه ابر و ماه و خورشید و فلک و باد و خاک و بر و بچ دست به دست هم دادن و یه طوفان مشتی راه انداختن که بیا و ببین...
میگن تو نیاوران یه درخت افتاده و یه نفر مرده...
بابا نخواستیم... من یه نم بارون خواستم که دو نفره باشه و بشه رفت زیرش راه رفت و بوی خاک بارون خورده و درخت بید و گل و سبزه و اردیبهشت و ایناااااا..نه که اینطوری خشتک ملت کشیده بشه روی سرشون...
خدایا از این به بعد که بارون خواستم به سی سی میگم که دستت بیاد چی میخوام...
:)
۳ نظر:
اگه من دیگه برای تو کامنت گذاشتم! همون از سرت زیاده آدم بیاد بگه : وبلاگ زیبایی داری به منم سر بزن
:D:D:D:D:D
shahrestan
be in ghodrate khoda
na kheshtak mardom !
age in baroon ham nemiyoomad ke emsal ham tabestoon mese ye sage teshne too ootoobane hemat vel boodi
نیای سر بزنیا خوب ؟
ارسال یک نظر