شنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۸

دو راهي


بعضي وقتها آدم ميمونه بين يه چند راهي

تعداد راههايي كه جلوته مهم نيست

مهم اينه كه بايد انتخاب كني

و معمولا يك انتخاب بيشتر نداري

اين اتفاقيه كه زياد تو زندگي ما ميافته

از انتخاب رشته بين رياضي و تجربي و انساني در دوران دبيرستان گرفته

تا انتخاب سنتي همسر و زن و شوهر و اسم واسه بچه و ...

اين انتخاب هايي هستن كه يكطرفه ن

يعني وقتي انتخاب كني ديگه تمومه

راه برگشتي نداري

مگر به قيمت دادن هزينه هاي بسيار گزاف

به هدر دادن يك عمر يا خوشبخت شدن نسبي هر كدوم از ما توي يكي از اين انتخابها رقم ميخوره

اگه اشتباه كنيم و راه برگشتي نداشته باشيم

دنبال كسي يا چيزي ميگرديم كه تقصيرها رو بندازيم گردنش

از پدر و مادر و دوست ناباب گرفته تا مردم و جامعه و جبر جغرافيايي

اما ته ته دلمون ميدونيم مقصر خودمونيم

هيچ كس ما رو مجبور به انتخاب نميكنه

در نهايت خودمونيم كه تصميم ميگيريم بين اين گزينه ها كدومشون هزينه كمتر و منفعت بيشتري داره

و تلخيش هم همينه

تصميمات عجولانه و از سر ناآگاهي و لجبازي معمولا عواقب خوبي نداره

---

پ.ن: حالا هي بيا سر اينكه اون پيرهن صورتيه بيشتر بهت ميومد و من مجبورت كردم سبزه رو بخري نق بزن ... خرس گنده شدي يه خريد نميتوني بكني واسه خودت

ميخوام برم اون پيرهن صورتيه رو بخرم برات تا اون صداي ناله تو ببرّي

۳ نظر:

باران گفت...

خيلي وقت بود كه اينجا سر نزده بودم تازگي از روي كامنت هاي سارا پيدايت كردم

ناشناس گفت...

همونطوري كه تصميمات عجولانه عاقبت خوبي نداره دست دست كردن زيادم براي انتخاب نتيجه خوبي نداره چونكه يا نميتوني انتخاب كني يا به خاطر تعلل زياد خراب مي كني پس خوبه با كمترين زمان و فكر خوب و كمي روحيه ريسك انتخاب كردو با جرأت رفت جلو...در غير اينصورت آدم هميشه بلاتكليفه و اين موضوع باعث رنج خودش و ديگران مي شه.

Unknown گفت...

از یهدا خبر نداری.؟